قوله تعالى: براءة من الله و رسوله این بیزارى است از خدا و رسول او، إلى الذین عاهدْتمْ من الْمشْرکین (۱) بایشان که پیمان بستید با ایشان از مشرکان.


فسیحوا فی الْأرْض أرْبعة أشْهر میروید در زمین چهار ماه، و اعْلموا أنکمْ غیْر معْجزی الله و بدانید که شما خداى را در خود عاجز نیارید، و أن الله مخْزی الْکافرین (۲) و بدانید که خداى خجل کننده و کم آورنده و رسوا کننده مشرکان است.


و أذان من الله و رسوله إلى الناس و این آگاهى در ایشان است از خدا و از رسول وى بمردمان، یوْم الْحج الْأکْبر روز حج مهین، أن الله بری‏ء من الْمشْرکین که خداى بیزار است از مشرکان، و رسوله و رسول او از ایشان بیزار، فإنْ تبْتمْ اگر باز گردید از شرک، فهو خیْر لکمْ آن به شما را، و إنْ تولیْتمْ و اگر برگردید، فاعْلموا أنکمْ غیْر معْجزی الله بدانید که شما نه آنید که عاجز آرید خداى را از خویشتن یا از وى پیش شید، و بشر الذین کفروا و بشارت ده ایشان را که کافر شدند، بعذاب ألیم. (۳) بعذابى دردنماى.


إلا الذین عاهدْتمْ من الْمشْرکین مگر آن گروهان از مشرکان که با ایشان پیمان بسته‏اید ثم لمْ ینْقصوکمْ شیْئا و از شرطها که در عهد با شما کردند چیزى بنکاسته‏اند، و لمْ یظاهروا علیْکمْ أحدا و هیچ دشمن را از آن شما، شما را یارى نداده‏اند، فأتموا إلیْهمْ عهْدهمْ؟ برید ایشان را پیمان که با ایشان کردید، إلى‏ مدتهمْ تا بآن درنگ که ایشان را نامزد کرده‏اند، إن الله یحب الْمتقین. (۴) که خداى دوست دارد پرهیزکاران از بد عهدى.


فإذا انْسلخ الْأشْهر الْحرم که ماههاى حرام بگذرد، فاقْتلوا الْمشْرکین مشرکان را میکشید از آن گاه، حیْث وجدْتموهمْ هر جاى که یابید ایشان را، و خذوهمْ و احْصروهمْ و مى‏گیرید و مى‏پناوید، و اقْعدوا لهمْ کل مرْصد و ایشان را مى‏نشینید بهر دیده‏اى و مى‏جوئید، فإنْ تابوا اگر باز گردند از شرک خویش، و أقاموا الصلاة و نماز را بپاى دارند، و آتوا الزکاة و زکاة دهند، فخلوا سبیلهمْ ایشان را ایمن دارید و راه ایشان باز دهید، إن الله غفور رحیم. (۵)


که خداى آمرزگار است و بخشاینده.


و إنْ أحد من الْمشْرکین اسْتجارک و اگر کسى از مشرکان زینهار جوید ازین که تا در مسجد آید تا نزدیک تو آید، فأجرْه زینهار ده وى را، حتى یسْمع کلام الله تا بشنود سخن خداى، ثم أبْلغْه مأْمنه آن گه او را بجاى بى‏بیمى وى رسان، ذلک بأنهمْ قوْم لا یعْلمون. (۶) از بهر آنکه ایشان قومى‏اند که نمیدانند تا بشنوند.


کیْف یکون للْمشْرکین عهْد انباز گیرندگان با خداى چه عهد بود و چه زینهار، عنْد الله و عنْد رسوله بنزدیک خداى و نزدیک رسول او، إلا الذین عاهدْتمْ عنْد الْمسْجد الْحرام مگر ایشان که با ایشان پیمان بسته‏اید بنزدیک مکه روز حدیبیه، فما اسْتقاموا لکمْ تا شما را بر وفا و شرط مى‏پایند، فاسْتقیموا لهمْ شما ایشان را بر زینهار مى‏پائید، إن الله یحب الْمتقین. (۷) که خدا دوست دارد باز پرهیزندگان از غدر.


کیْف و إنْ یظْهروا علیْکمْ کى بود ایشان را پیمان و ایشان آنند که اگر بر شما قادر شوند و دست یاوند، لا یرْقبوا فیکمْ إلا و لا ذمة هرگز بر شما نه آزرم خویشاوندى دارند و نه سوگند و نه زینهار، یرْضونکمْ بأفْواههمْ شما را بسخن خویش خشنود کنند، و تأْبى‏ قلوبهمْ و دلهاى ایشان مى‏سرباز زند، و أکْثرهمْ فاسقون. (۸) و بیشتر آنند از ایشان که در علم من فاسقان‏اند که مسلمانى را هرگز نیستند.


اشْتروْا بآیات الله ثمنا قلیلا بسخنان خداى بهاى اندک میخرند ازین جهان، فصدوا عنْ سبیله تا از راه وى بر میگردند و میگردانند، إنهمْ ساء ما کانوا یعْملون. (۹) بدکار که ایشان مى‏کنند.


لا یرْقبون فی موْمن إلا و لا ذمة در هیچ مومن نه آزرم خداى کوشند و نه زینهار و نه پیمان که نهادند، و أولئک هم الْمعْتدون. (۱۰) و ایشان‏اند که اندازه درگذارانند و پیمان شکنان.


فإنْ تابوا و أقاموا الصلاة و اگر باز گردند و نماز بپاى دارند، و آتوا الزکاة و زکاة دهند، فإخْوانکمْ فی الدین آن گه برادران شما اند در دین، و نفصل الْآیات و گشاده مى‏فرستیم و مى‏رسانیم سخنان خویش، لقوْم یعْلمون. (۱۱)ایشان را که بدانند.